زندگی فاجعه بار من

part:۳

*ویو جونگکوک *

همش تو فکر اون دختره بودم.....
پس به تصمیمی گرفتم!
تصمیم گرفتم که اونو توی قمار با رئیسش ببرم.
چون اطلاعاتش رو از تهیونگ گرفتم میدونستم چند سالشه،اسمش چیه،کجا کار میکنه و محل زندگیش کجاست پس به سمت بار حرکت کردم.

* ویو ا.ت *

بالاخره تموم شد.
لباسامو عوض مردم و رفتم خونه.
وقتی کلیدو توی در انداختم و درو باز کردم با به چیزی مواجه شدم..........

امیدوارم خوشتون اومده باشه😁
به نظرتون اون چیه؟
دیدگاه ها (۴)

زندکی فاجعه بار من

زندگی فاجعه بار من

زندگی فاجعه بار من

زندکی فاجعه بار من

"در آغوش شیطان" ---Chapter: 1 Part: 17ویو لیلیت سوانجونکوک؟...

#شب_خاص Part 25 بله پدرویو ت...

گل وحشی منپارت ۲پدر ات: خفهههه شوووو...دختره ی هرزههه (و یه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط